رگ نوشت های پودر سنگ

از دل زاده شدم چنان کولیان زمین و زمینیان را در نوردیدم از سنگ شدم .... پودر شدم

رگ نوشت های پودر سنگ

از دل زاده شدم چنان کولیان زمین و زمینیان را در نوردیدم از سنگ شدم .... پودر شدم

هیچ و دیگر هیچ

گفت: مثل هدایت می نویسی... خوشم نمی آید


و دیگر ننوشتم...


......


رفت 

و من امده ام به شوق نوشتن

به دلگرمی دوستانم 

دوستان و همرازانی که هرگز ندیدمشان


اما عجیب که دلتنگشان هستم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد